جدول جو
جدول جو

معنی الف و لام - جستجوی لغت در جدول جو

الف و لام(اَ لِ فُ)
حرف تعریف عربی (ال). رجوع به ال شود، خوگر شدن و عادت کردن بجایی. (از اقرب الموارد). رجوع به الفت و الف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(فُ)
لاف و گزاف:
آخر بدهی به ننگ و رسوائی
بی شک یکروز لاف و لامش را.
ناصرخسرو
لغت نامه دهخدا
(فُ)
کنایه از کل است که کچل هم گویند. (برهان) ، کنایه از گزاف و لاف است چه از گاف مراد گزاف و از لام لاف باشد. و ظاهراً بدین معنی مصحف گاف و لام باشد. دروغ. کذب. (برهان) ، کنایه از لهو و لعب هم هست. (برهان)
لغت نامه دهخدا
(فُ)
کنایه از ’قل’. اشاره است به آیۀ: اذا قضی امراً فانما یقول له کن فیکون. (قرآن 117/2 و 47/3) :
آن با و نا شکن که به تعریف او گرفت
هم قاف و لام رونق و هم کاف و نون بها.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(فُ)
از اتباع است مانند نام و ننگ:
بدانگه که آراست خواهی مصاف
منی بفکن از سر گه نام و لاف.
اسدی (گرشاسبنامه).
کرا نازمودی گه نام و لاف
نشاید شمردنش خوار از گزاف.
اسدی (گرشاسبنامه)
لغت نامه دهخدا
لاف و گزاف: آخر بدهی به ننگ و رسوایی بی شک یک روز لاف و لامش را. (ناصر خسرو لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
مراد قل است اشاره بایه اذا قضی امرا فانما یقول له کن فیکون. (سوره 2 آیه 111 و سوره 3 آیه 42)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاف و لام
تصویر کاف و لام
کل کچل، گزاف و لاف کل کچل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از لاف و نام
تصویر لاف و نام
نام و ننگ
فرهنگ لغت هوشیار